رادين عزيزمرادين عزيزم، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 30 روز سن داره

عزيز دردونه ي مامی و بابایی

احوالات مامان در سه ماهه اول بارداري

سلام به روي ماهت ، قربون اون روي ماهت برم كه نميدونم قراره شكل كي بشي ، فقط اين رو ميدونم كه بي حد و اندازه دوستت دارم.  امروز ميخوام برات از حال و روز اوايل بارداريم بنويسم  ماماني دچار كمردرد و گاهي دل درد ميشدم طوريكه بعضي مواقع استرس مي گرفتم و ترس تمام وجودم رو ميگرفت. چند روزي صبح ها دچار گرفتگي گوش ميشدم طوريكه باد تو گوشهام مي پيچيد و كيپ ميشد ، هر كار ميكردم باز نميشد ، تا چند ساعتي اينطور بودم تا خودش بعد خود به خود خوب ميشد دكتر ميگفت بخاطر فشار بارداري هست. توي خواب پاهام خواب ميرفت و پهلوم مي گرفت طوريكه يه بار از درد و گرفتگي پاهام فرياد زدم و باب جونت با يه هول و هراسي از خواب پريد و ترسيده بود و...
30 آبان 1391

خريدهاي سيسموني براي تو دلي مامان

سلام و صد سلام به روي ماهت ، قربون پسرم برم با اين وسايلش كه دل من و بابائيش رو برده .   امروز ميخوام برات عكس يه سري از وسايلي رو كه برات تهيه كرديم بزارم اميدوارم بعدها با ديدن وسايلت لذت ببري و از سليقه ي مامان مريم جون و مامان و باباييت خوشت بياد عشقمممممممممممم. همشون مباركت باشه عسلكم ايشاله با سلامتي و دل خوش استفاده كنيم. اول از همه يه عكسي از سرويس اتاق خوابت رو كه برات سفارش داديم بزارم قرار شده 4 آذرماه تحويل بدن حالا بعدش عكس كاملي از اتاقت رو خواهم گذاشت نفسم.                        اينم يه عكسي از روتختي كه برات گرفتيم از نمايندگي تاچ تو ميلادن...
29 آبان 1391

30 هفتگيت مبارك

هفتگيت مبارك عزيز دردونه ي مامان سلام و صد سلام به نونوي قشنگم ،‌ خوبي عسلم ؟  اميدوارم كه خوب باشي و اين روزها همش دعا ميكنم به موقع و صحيح و سالم به دنيا بياي عسيسم. راستي به 30 هفته رسيديم گلم ، هفته پيش كه وقت چكاپ داشتم خدا رو شكر همه چيز خوب بود ، فقط دكتر گفت كه از اول ماه نهم بارداري بايد استعلاجي بگيرم و سركار نرم تا مبادا به شما عزيز دلم فشار بياد و بخواي سريع و ناغافل مامان رو ترك كني . ديگه بايد تمام تلاشم رو بكنم كه به موقع به دنيا بياي كوچولوي عزيزم. خلاصه اينطور شد كه دكتر يه استعلاجي يكماهه از اول آذرماه تا اول دي ماه نوشت . البته هنوز تاريخ زايمان رو مشخص نكرده منتها اگه بدوني چقدر بيمه و بيم...
28 آبان 1391
1